مقدمه
زن و مرد هنگام عقد نکاح رسمی در دفترخانه ازدواج صفحات قباله ازدواج (عقد نامه) را بدون مطالعه و با عجله امضاء میکنند و کمتر زوج هایی هستند که مواد و مطالب مندرج در عقدنامه را به طور کامل مطالعه کند یا اطلاعات کاملی از شروط مندرج در قباله ازدواج داشته باشند با توجه به اینکه سردفتران ازدواج موظفاند که مفاد مندرج در قباله ازدواج را به طور کامل برای طرفین توضیح دهند اما متاسفانه این تکلیف عملاً نادیده گرفته می شود و طرفین بدون اطلاع ذیل شروط درج شده در سند نکاحیه را امضا میکنند
شرط تنصیف دارایی
یکی از شروط، شرط تنصیف دارایی است که به صورت عامیانه به آن شرط نصف دارایی هم میگویند به موجب این شرط مرد متعهد می شود که اموال خود را به تملک همسر خود درآورد اما تملک ، شرایط و نکاتی دارد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد شرط تنصیف را میتوان ، التزام و تعهد ضمن عقد دانست که
اولاً به دلیل لزوم توجه زوجین بر آن دارای ماهیتی قراردادی است
ثانیاً از نوع شرط فعل حقوقی موضوع بند ۳ ماده ۲۳۴ قانون مدنی است که موضوع آن تعهد انتقال و تملیک بلاعوض دارایی تحصیل شده زوج در زمان زوجیت به زوجه است
شرایط تحقق شرط تنصیف دارایی
1- وقوع طلاق
تحقق این شرط منوط به وقوع طلاق و به عبارت دیگر این شرط بر خلاف شروط دیگری که ضمن عقد ازدواج وجود دارد مربوط به موضوع طلاق و جدایی طرفین است.
یعنی زوجه نمیتواند بدون اقدام جهت طلاق از همسر خود درخواست اجرای این شرط را نماید و همچنین الزام شوهر قبل از طلاق به اجرای شرط تنصیف یا شرط نصف شدن دارایی دارایی امکان پذیر نیست.
2- زوج خواهان طلاق باشد
اجرای شرط نصف شدن دارایی صرفاً زمان می تواند درخواست شود که طلاق به درخواست زوجه (مرد)باشد و اگر زن خواهان طلاق و جدایی است نمیتواند از این شرط استفاده کند.
همچنین در صورتی که طلاق مستند به تخلف زن از وظایف زناشویی یا به دلیل سوء رفتار یا سوء اخلاق زن باشد با وجود اینکه طلاق به درخواست مرد است باز هم زن امکان درخواست اجرای شرط تنصیف دارایی را نخواهد داشت
مثلاً زمانی که نشوز و عدم تمکین زن در دادگاه اثبات و رای قطعی بر آن صادر شود زوجه دیگر امکان استفاده از این شرط را از دست خواهد داد
3- اموال حاصل از زندگی مشترک باشد
این شرط از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است به موجب این شرط کلیه اموالی که مرد بعد از ازدواج به دست میآورد در صورتی که حاصل زندگی مشترک باشد مشمول تنصیف دارایی میشود
پس اموالی که قبل از ازدواج در تملک مرد بوده یا اموالی که به دست آوردن آنها حاصل زندگی مشترک و زناشویی نیست مثل اموالی که به زوج ارث رسیده باشد مشمول شرط تنصیف دارایی نیست
4- دارایی در زمان طلاق موجود باشد
موجود بودن اموال حین طلاق شرط لازم برای اجرای این شرط است بنابراین شامل اموالی که از بین رفته اند یا مفقود شده نمی شود همچنین موضوع شرط دارایی زوج است.
به عنوان مثال اگر زوج نسبت به مهر زوجه ای که می خواهد او را طلاق دهد یا زوجه دیگرش مشغول الذمه باشد ، پرداخت مهریه زوجه مذکور یا زوجه دیگر از دارای زوج نسبت به اعمال شرط تنصیف دارایی مقدم است و تعهد به انتقال تا نصف مال به زوجه نیز نمیتواند از این قاعده کلی مستثنی باشد
نکتهای که در اینجا لازم است ذکر کنیم اینکه ادعای اعسار از سوی زوج در اجرای شرط تنصیف دارایی پذیرفته نیست زیرا با وجود بودن عین مال، ادعای اعسار بلاوجه است و ادعای اعسار صرفاً نسبت به دین قابل پذیرش است
در اکثر موارد شرط تنصیف دارایی به دلایل زیر اجرا نمیشود
1- عدم مطالبه زنان
2- مشکلات اجرایی شرط انتقال و دارایی
3- عدم اطلاع از دارایی زوج
4- انصراف مردان از دعوای طلاق در صورت مطالبه اجرای شرط انتقال دارایی از ناحیه زوجه
میزان تعهد مرد صرفاً دارایی حاصل از زندگی زناشویی را شامل شرط تنصیف میگرداند و بنابر این صرفاً نقش زن بعد از شروع زندگی مشترک در مفاد سند نکاحیه و شرط مندرج در آن آمده است
شایان ذکر است که مفاد شرط تنصیف مرد را متعهد به انتقال اموال خویش می کند که در ادبیات حقوقی به آن شرط فعل اطلاق میشود برخی از استادان حقوق با عنایت به اینکه میزان تعهد زوج در این شرط فاقد حداقل و مجهول است این شرط را باطل قلمداد می کنند.
و در پایان باید ذکر کنیم که در صورت طلاق، زوج مکلف نیست به طور قطع نصف اموال خویش را به زوجه منتقل کند بلکه آنچه در این شرط مورد لحاظ قرار میگیرد تا نصف اموالی است که در زندگی مشترک به دست آمده است نه نصف اموال به طور مطلق و همچنین اجرای این شرط که چه مقدار از اموال زوج به زوجه منتقل میشود به نظر دادگاه بستگی دارد که حسب مورد ممکن است حکم به یک پنجم یا یک چهارم اموال وی صادر کند