فریب در ازدواج
به موجب ماده 438 قانون مدنی: «تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود.» بر همین اساس تدلیس که همان فریب دادن شخص مقابل میباشد، در عقد نکاح نیز امکان دارد صورت پذیرد.
تدلیس در نکاح ناظر به اعمالی میباشد که یا نقص یا عیبی را که در یکی از زوجین است مخفی نگه دارند و یا آنکه صفت مثبتی را برای وی بیان کنند. در صورتی که آن فرد فاقد آن صفات باشد. به طور مثال زوجه با آرایش کردن یا دیگر کارهای متقلبانه عیوب خود را مخفی کند و یا زوج به دروغ خود را فردی صاحب منصب یا تحصیل کرده معرفی نماید؛ در صورتی که چنین نمیباشد.
در این صورت است که تدلیس شخص مقابل منجر به ازدواج دیگری با وی گردیده است. در صورتی که چنانچه آن فرد از این عیب و نقص مطلع بود، عرفا رضایت به این ازدواج نمیداد.
ارکان فریب در ازدواج
کارهایی که سبب فریب شخص مقابل میگردد و بایستی ارادی و به عمد باشد و به قصد فریب شخص مقابل صورت پذیرد (عنصر معنوی).
میبایست کارهایی صورت پذیرد که عیبی را مخفی کند و یا وجود صفتی را که مورد نظر شخص دیگر عقد میباشد در دیگری وانمود کند (عنصر مادی).
عمل فریب میبایست قبل از عقد نکاح باشد به این معنی که هر یک از زوجین پیش از عقد نکاح طرف خود را به کارهای واهی فریب دهد.
فریب در ازدواج به لحاظ قانون مدنی
به موجب ماده 1128 قانون مدنی، چنانچه برای هر یک از طرفین صفت ویژهای شرط گردیده باشد و پس از عقد معلوم گردد که شخص مورد نظر فاقد آن صفت بوده، برای شخص مقابل حق فسخ به علت فریب در ازدواج وجود خواهد داشت؛ اعم از اینکه وصف مذکور در عقد ذکر شده باشد و یا عقد متقابلا بر آن بنا گردیده باشد.
در موضوعاتی که شخص به دروغ صفتی را برای خود ذکر کند یا خلاف واقع عیب ظاهری را نشان دهد و یا نسبت به عیب پنهان خود که از آن آگاه است سکوت کند، موجب فریب شده به بیانی بهتر شخص مقابل مورد تدلیس در ازدواج واقع گردیده است.
در قانون مدنی مقرراتی پیش بینی شده است که چنانچه شخصی فرد مقابل را در ازدواج فریب دهد سبب حق فسخ برای شخص فریب خورده میگردد. لذا از جمله موارد فسخ، فریب در نکاح است که در صورت تدلیس شخص فریب خورده حق دارد به جای طلاق از فسخ نکاح استفاده کند.
فریب در ازدواج به لحاظ قانون کیفری
بر اساس ماده 647 قانون مجازات اسلامی: «چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی تمکن مالی موقعیت اجتماعی شغل و تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود مرتکب به حبس از 6 ماه تا دو سال محکوم میگردد. »
نکته: مصادیق بیان شده جهت امور واهی در این ماده دارای جنبه تمثیلی است، به بیانی دیگر هر کاری که سبب فریب دیگری گردد حتی چنانچه از موارد مندرج در این ماده نباشد را شامل میگردد. بنابراین در این مورد عرف تشخیص دهنده است. مثل آنکه شخصی بر خلاف حقیقت خود را فردی ثروتمند و صاحب منصب معرفی کند.
نکته: اعمال مجازات مذکور در این ماده موقعی امکانپذیر خواهد بود که عمل فریب در نکاح از طریق زن یا مرد انجام شده باشد و زن یا مرد عملی خلاف حقیقت را که واقعیت ندارد صراحتا اعلام دارد که وجود دارد.
به عنوان مثال هر موقع مرد در صورتی که دارای همسر است با شخص دیگری ازدواج کند و به او بگوید که وی مجرد میباشد مجازات پیش بینی شده در ماده مذکور قابل اعمال است. در حقیقت عقد نکاح میبایست بر اساس آن عمل واهی واقع گردیده باشد ( فعل مادی مثبت).
تحقق جرم فریب در نکاح با ترک فعل نیز ممکن میباشد؛ به طور مثال همان مرد در مثال فوق هیچ صحبتی در خصوص ازدواج سابق خود نکند و زوجه با تصور آنکه مرد تا کنون ازدواج نکرده است با او ازدواج کند، چرا که عقد مبتنی بر مجرد بودن زوج واقع گردیده است عمل فریب در نکاح محقق خواهد شد.
جبران خسارت ناشی از فریب در ازدواج
هر موقع عقد نکاح ناشی از تدلیس در ازدواج باشد، شخص فریب خورده نه تنها از حق فسخ نکاح برخوردار خواهد بود، بلکه بر اساس قواعد مسئولیت مدنی، حق دارد از فرد تدلیس کننده هم دریافت خسارت کند. خواه اینکه تدلیس کننده یکی از زوجین بوده باشد و یا اینکه این موضوع به کمک دیگری یا فرد ثالثی صورت گرفته باشد و خواه اینکه شخص فریب خورده حق فسخ را مورد استفاده قرار دهد یا ندهد.
بر همین اساس، هر موقع مردی در اثر تدلیس با زوجه غیر باکره با عنوان دختری باکره نکاح کرده باشد، حق دارد تفاوت مهریه میان دختر باکره و زن غیر باکره را تحت عنوان خسارت از او مطالبه کند و در صورتی که مهریه پرداخت نکرده است و تدلیس کننده شخص زن میباشد، حق دارد ما به التفاوت را از مهریه کم کند و مابقی را به زوجه پرداخت کند.
مصادیق تدلیس یا فریب در نکاح
مواد ۱۱۲۳ و ۱۱۲۲قانون مدنی برای زوج و زوجه عیوبی را مورد پیش بینی قرار داده که بر اساس آن طرفین از حق فسخ برخوردار میگردند. ولی چنانچه سایر شرایطی که به منظور اثبات تدلیس بایستی وجود داشته باشد هم محقق گردد، میتواند بر اساس خیار تدلیس، نکاح را فسخ کند.
عیوب و بیماری های مرد که حق فسخ به زن میدهد
به موجب ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی عیوب زیر در شوهر سبب حق فسخ برای زوجه خواهد بود:
• خصا (اختگی)
• عنن مشروط به اینکه حتی یکبار عمل زناشویی را انجام نداده باشد.
• مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازهای که قادر به عمل زناشویی نباشد.
• عنین مردی است که با هیچ زنی قادر به مواقعه نباشد، بنابراین چنانچه مردی با همسر خود قادر به مقاربت نباشد اما قادر به وطی دیگری باشد، عنین نخواهد بود.
عیوب و بیماری های زن که حق فسخ به مرد میدهد
بر اساس ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی عیوب ذیل در زوجه سبب حق فسخ برای مرد خواهد بود:
• قرن که به معنی استخوان زائدی در آلت تناسلی که مانع نزدیکی میگردد.
• جذام (خوره)
• برص (پیسی)
• افضا (یکی شدن مجرای بول و حیض)
• زمین گیری
• نابینایی از هر دو چشم
• باکره نبودن زوجه
فریب در ازدواج و مهریه
سوالی که مطرح میشود این است که چنانچه زوجه مرتکب تدلیس در ازدواج گردد میتواند مهریه دریافت کند؟ در خصوص تدلیس در نکاح و حق زوجه برای مهریه، بایستی در نظر داشت که دو حالت قابل تصور میباشد:
فسخ نکاح پیش از نزدیکی و مهریه زوجه
به موجب ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی: «هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح زن مستحق نصف مهر است. »
فسخ نکاح بعد از نزدیکی و مهریه زوجه
هر موقع ازدواج پس از نزدیکی بنا به عللی فسخ گردد، زوجه حق دریافت مهر المسمی را داشته ولی چنانچه فسخ ازدواج به علت تدلیس زوجه باشد، زوجه تحت هیچ شرایطی حقی بر مهریه ندارد چرا که به تقلب نمیتواند حقی را کسب کند؛ لذا در شرایطی که زوجه، مرد را فریفته باشد در هیچ حالتی (چه نزدیکی انجام شده باشد و چه نزدیکی انجام نشده باشد) حق دریافت مهریه را نخواهد داشت.
کلام آخر
همانطور که در متن مقاله بیان شد؟، موجب ماده 438 قانون مدنی: «تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود.» هر موقع عقد نکاح ناشی از تدلیس در ازدواج باشد، شخص فریب خورده نه تنها از حق فسخ نکاح برخوردار خواهد بود، بلکه بر اساس قواعد مسئولیت مدنی، حق دارد از فرد تدلیس کننده هم دریافت خسارت کند.
طبق ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی: « هرگاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح زن مستحق نصف مهر است. »