اوصاف عقد عاریه
مسولیت خسارت ناشی از مال مورد عاریه
تفاوت قرض و عاریه
مسولیت های مستعیر در عاریه
سوال ؛آیا در عاریه طلا یا نقره می توان شرط عدم ضمان نمود یا خیر؟
مخارج در عقد عاریه به عهده چه کسی است ،معیر یا مستعیر ؟
آثار عاريه:
اهلیت طرفین عقد عاریه
عاریه به نوعی تصرف و یا قبض و اقباض در اموال بوده و از این رو دو طرف عقد لازم است دارای اهلیت قانونی باشند. ماده ۶۳۶ قانون مدنی در این خصوص بیان میدارد: «عاریه دهنده علاوه بر اهلیت باید مالک منفعت مالی باشد که عاریه می دهد، اگرچه مالک عین نباشد»
کسانی که نمی توانند مالی به عاریه بدهند
به منظور انعقاد عقد عـاریه، فرد عاریه دهنده که به وی معیر هم گفته میشود، بایستی مالک منفعت باشد و دارای اهلیت تصرف باشد.
بر همین اساس عاریه دادن مال از طریق فردی که آن را غصب نموده است یعنی فرد غاصب، صحیح نبوده و همچون بیع و اجاره، در حکم فضولی میباشد و مقررات مرتبط با معامله فضولی بر آن جاری خواهد شد.
اشخاصی همچون سفیه و مجنون و همچنین افرادی که به دلیل سفاهت یا جنون یا افلاس، از تصرف در اموال خویش محجور باشند، حق ندارند مالی را بدون اجازه ولی یا طلبکاران به عاریه دهند.
در رابطه با معیر، مالکیت عین شرط نمیباشد. بلکه کافی است که بر حسب اجاره و یا توسط وصیت، مالک منفعت باشد. همچنین در ماده 637 قانون مدنی بیان شده است: «هر چیزی که بتوان با بقای اصلش از آن منتفع گردید، میتواند موضوع عقد عاریه واقع شود. »
مستعیر هم بایستی دارای اهلیت انتفاع باشد و لازم است معین باشد. بر همین اساس چنانچه فردی چیزی را به یکی از ده شخصی که مشخص نیست، به عاریه بدهد، صحیح نخواهد بود. ولی در صورتی که آن را به یکی از ده شخص عاریه دهد که به صورت دائم و یا به طریق قرعه از آن استیفای منفعت نمایند، این اقدام بدون اشکال خواهد بود. در حالی که در اجاره هم میتوان به همین طریق عمل نمود.
از این رو هر زمان یکی از دو طرف دارای اهلیت نباشد، عقد عاریه باطل خواهد بود. به طور مثال چنانچه معیر (عـاریه دهنده) دارای اهلیت نباشد و مستعیر (عاریهگیرنده) از آن بیاطلاع باشد، مال نزد مستعیر امانت قانونی بوده و لازم است به ولی و قیم محجور که اداره امور وی را بر عهده دارند، مسترد نماید.
در شرایطی که از آن استیفای منفعت نمود، بایستی اجرتالمثل آن را هم پرداخت نماید و همچنین در شرایطی که آن را رد نکند، در حکم غاصب بوده و مسئول تلف، نقص و عیبی که در آن ایجاد میگردد، خواهد بود.
علاوه بر این نسبت به زمانی که آن را به تصرف درآورده است، لازم است اجرتالمثل پرداخت کند؛ حتی در صورتی که از منفعت آن بهره نبرده باشد.
در شرایطی که مستعیر به عدم اهلیت معیر علم داشته باشد و مال را تحت عنوان عـاریه از وی بگیرد، غاصب به حساب میآید، چرا که محجور حق ندارد در مال خود تصرف داشته باشد.
در شرایطی که مستعیر از اهلیت قانونی جهت معامله برخوردار نباشد، آنطور که در ماده 1215 قانون مدنی بیان شده است: «هرگاه کسی مال خود را به تصرف صغیر غیر ممیز یا مجنون بدهد، صغیر یا مجنون مسئول ناقص یا تلف شدن آن مال نخواهند بود». مستعیر ضامن نیست چرا که عاریه دهنده باعث تضرر خود در تقدیم مال به آنان گردیده است.
تکالیف و تعهدات معير )عاريه دهنده)
• عدم مسئوليت معير در خسارت های احتمالی: بر اساس ماده ۶۳۹ قانون مدنی، هر زمان مال مورد عاريه از عیوبی برخوردار باشد كه برای مستعير خساراتی به همراه داشته باشد، معير مسئول خسارات نخواهد بود، جز آنکه عرفاً مسبب به شمار رود. عدم مسئوليت معير به اين خاطر است كه وی نیتش خیرخواهی بوده است؛ جز آنکه قانونا مسبب محسوب گردد. به عنوان مثال خودرویی را كه فاقد ترمز است، عاريه دهد. چنانچه مستعیر تصادف کند، فرد عاریه دهنده ضامن خواهد بود.• هزینه نگهداری از مال مورد عاريه: هزينه هایی برای دوام مال عارض میگردد. مانند برطرف نمودن خرابی سقف اتاق، رفع گرفتگی چاه که بر عهد مالك و معير است و امکان تحميل آن بر دیگری نخواهد بود. به موجب ماده ۶۴۶ قانون مدنی، «هزینههای مورد نیاز جهت انتفاع از مال عاريه بر عهدۀ مستعیر بوده و هزینه نگهداری از آن تابع عرف و عادت خواهد بود جز آنكه شرط به خصوصی شده باشد». از این رو هزينههای انتفاع همچون مصرف بنزين و روغن در خودرو و يا هزينۀ مراقبت مانند هزینه پاركينگ بر عهدۀ مستعير خواهد بود. اما هزينۀ پایداری و دوام خودرو مانند تعميرات اساسی و كلی موتور خودرو بر عهد مالک است؛ جز آنکه بر خلاف آن توافق گردیده باشد.
تکالیف و تعهدات مستعير (عاریه گیرنده)
2. بهرهگیری متعارف: عاريه به منظور انتفاع رایگان است اما بایستی به صورت متعارف باشد، به طور مثال از حيوان سواری نمیتوان با عنوان بارکشی بهرهگیری كرد.
3. ممنوعيت در تصرف غير: به موجب ماده ۶۴۷ قانون مدنی، «مستعير حق ندارد مال عاريه را به هیچ نحوی به تصرف غير دهد مگر به اذن معير و در غیر این صورت تعدی محسوب میشود و ضامن خواهد بود».
به موجب ماده ۶۴۲ قانون مدنی، چنانچه بر مستعير شرط ضمان گردد، مسئول هرگونه کمبود و نقصانی خواهد بود حتی اگر به عمل وی مربوط نباشد. از این رو عاريه گيرنده تنها در صورت شرط ضمان، مسئول خواهد بود.
عاريه طلا و نقره
عدم ضمان مستعير اصل در عاريه است.
ولی قانونگذار در این خصوص مواردی را مستثنی کرده است و بیان میدارد: «در عاريه طلا و نقره از جمله مسكوک و غير مسكوک، مستعیر ضامن خواهد بود حتی اگر شرط ضمان نشده و تعدی و تفریط نیز نكرده باشد» (مفاد ماده ۶۴۴ قانون مدنی).
اين به دلیل ارزش بالای طلا و جواهرات بوده كه قانونگذار را ملزم نموده است، حمايت بيشتری از دارندگان طلا و نقره داشته باشد. با وجود این در عاريه طلا و نقره امکان شرط عدم ضمان وجود دارد.
تعیین مدت عقد عاریه را تبدیل به عقد لازم نمیکند
در عاریه تعیین مدت سبب لزوم آن نمیگردد و هر کدام از دو طرف میتوانند هر زمان که بخواهند عـاریه را به هم بزنند. چرا که تعیین مدت منجر به لازم شدن عقد جایز نمیگردد.
در واقع، تاثیر تعیین مدت در عاریه این است که با پایان مدت، عاریه خاتمه خواهد یافت. چون در عاریه مذکور اذن انتفاع به مستعیر (عاریه گیرنده) جهت مدت مشخص داده شده است.
از این رو هر زمان مستعیر بعد از اتمام مدت مشخص از مورد عاریه منتفع گردد، بایستی اجرتالمثل آن را پرداخت کند. عاریه عقدی مجانی و غیر معوض است که در قالب احسان و کمک عـاریه دهنده به عاریه گیرنده میباشد.
بر همین اساس امکان شرط عوض در عقد عاریه وجود ندارد. نکته دیگری که در رابطه با عقد عاریه لازم است به آن اشاره شود، این است که امکان شرط عاریه و یا عدم فسخ این عقد در ضمن عقد لازم وجود دارد. در این شرایط هیچ کدام از طرفین حق ندارند آن را منحل نمایند.
ضرورت مشخص بودن منفعت مورد عاریه
همانگونه که در ماده 190 قانون مدنی بیان شده است، بایستی موضوع معامله مشخص باشد. این شرط یکی از قواعد اصلی قراردادها بوده ولی در عـاریه که در قالب مسامحه است، قابلیت تعیین و علم مختصر در این خصوص کافی خواهد بود.
عقد عاریه از جمله معاملات و به معنای اعم است از این رو مالی که مورد عاریه واقع گردد، هر زمان منفعت منحصر داشته باشد، مثل فرش که به جهت پهن کردن است و یا صندلی که جهت نشستن، نیازی نیست در عقد منفعتی که منظور از عاریه است، تعیین گردد.
ولی در صورتی که مال مورد عاریه از منافع متعددی برخوردار باشد به طور مثال یک کتاب خطی فوقالعاده که میتوان آن را مطالعه و یا از روی آن نسخه برداری کرد و یا از آن عکاسی کرد، یا زمینی که امکان زراعت و درختکاری و یا احداث بنا در آن وجود دارد، و موارد دیگری از این قبیل.
در صورتی که منظور عاریه دهنده مخصوصا یکی از آن منافع باشد، لازم است آن را در عقد تصریح نمود.
عقلایی و مشروع بودن منفعت
این شرط نیز در دسته قواعد عمومی قرار دارد.
بر اساس ماده 215 قانون مدنی «مورد معامله باید مالیت داشته باشد و متضمن منفعت عقلایی مشروع باشد. » در عاریه مانند اجاره و حق انتفاع، در حقیقت منفعت مورد عقد قرار میگیرد و به همین دلیل، منفعت مورد عقد عاریه، باید عقلایی و مشروع باشد. چون امکان دارد یک شیء چندین منفعت داشته باشد که بعضی از آنها مشروع و بعضی دیگرشان غیرمشروع باشد.
مال مورد عاریه بایستی قابلیت بقا داشته باشد
مالی که تحت عنوان عاریه داده میشود، میبایست در ازای انتفاعی که اجازه داده شده است، قابلیت بقا داشته باشد. به موجب ماده 637 قانون مدنی، «هر آنچه که بتوان با بقای اصلش از آن منتفع گردید، امکان دارد موضوع عقد عاریه قرار گیرد. » از این رو نمیتوان مواد غذایی و خوراکی را جهت خوردن به عاریه داد، ولی میتوان به منظور نمایش در فروشگاه عاریه داد.