لایحه درخواست اعاده دادرسی کیفری
اعاده دادرسی کیفری، جریانی است که در صورت وجود اشتباه یا تضاد با عدالت در حکم قطعی، راهی تازه برای بازبینی همان حکم در اختیار محکوم قرار میدهد. این روند، در قوانین آیین دادرسی کیفری جایگاه ویژهای دارد و افرادی که معتقدند رأی صادرشده نسبت به آنها منطبق با انصاف نیست، میتوانند از چنین فرصتی برای درخواست بررسی مجدد استفاده کنند. در حقیقت، اعاده دادرسی کیفری شیوهای فوقالعاده بهشمار میرود تا اگر دلایلی جدید یا خطایی آشکار وجود دارد، دستگاه قضایی دوباره حکم صادره را مورد تحلیل قرار دهد.
ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری، قواعد و جهاتی را در این زمینه مشخص کرده که بندهای (ت) و (چ) آن، در میان بندهای دیگر، بسیار محل توجه است. در ادامه، با بیانی ساده و روان، توضیح داده خواهد شد که «نمونه لایحه درخواست اعاده دادرسی کیفری» چیست و چگونه تنظیم میشود.
اهمیت نمونه لایحه اعاده دادرسی کیفری
در رویه قضایی، همواره این احتمال وجود دارد که حکمی بر اساس دلایل ناقص یا نادرست صادر شود. بنا بر اهمیت موضوع، نمونه لایحه اعاده دادرسی کیفری اهمیتی دوچندان مییابد، زیرا:
-
کسانی که میخواهند در چارچوب قانون، دوباره محکومیت خود را به میز قضاوت بازگردانند، از این لایحه الگو میگیرند.
-
اگر شخص بدون داشتن ساختار دقیق و استدلالهای کافی به دنبال اعاده دادرسی باشد، احتمال دارد درخواست او رد شود.
-
الگوی صحیح، سبب میشود خواننده (قاضی) متوجه شود چرا حکم صادره نیازمند بازنگری است.
در واقع، این متن راهبردی نشان میدهد چگونه باید مدارک و استنادهای گوناگون گردآوری شوند تا دادگاه قانع گردد رأی قبلی نیازمند بازنگری است.
عناصر اصلی یک نمونه لایحه اعاده دادرسی کیفری
یک لایحه اعاده دادرسی کیفری، باید ستونبندی دقیقی داشته باشد. این ستونها در ادامه آمدهاند:
-
مشخصات طرفین پرونده
در بخش آغازین، حتماً باید نام و مشخصات درخواستکننده (محکومعلیه یا وکیل او) و طرف مقابل قید شود. همچنین، شماره پرونده و تاریخ صدور حکم قبلی نباید از قلم بیفتد.
-
دلایل درخواست اعاده دادرسی
مهمترین بخش لایحه همین قسمت است. باید در اینجا بیان شود که چرا خواهان تصور میکند حکم مغایر عدالت یا قانون بوده است. این دلایل اغلب بهصورت زیر هستند:
-
کشف مدارک جدید که در زمان رسیدگی اولیه وجود نداشته است.
-
بروز اشتباه فاحش در دادرسی.
-
مغایرت حکم با قواعد شرعی یا حقوقی.
-
تغییر قوانین بهشکلی که در نتیجه نهایی اثر قابل توجه دارد.
-
استنادهای قانونی
در این گام باید مقررات مرتبط ذکر گردد. بهعنوان مثال، چنانچه دلیل فرد برای درخواست اعاده دادرسی، «کشف دلایل جدید» باشد، به بند مربوطه در ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری اشاره میشود.
-
خواسته
در انتهای لایحه، لازم است بهصورت صریح بیان شود خواهان تقاضا دارد که حکم پیشین نقض شود و حکمی دیگر مطابق عدالت صادر گردد.
-
امضا و مُهر
اگر درخواست کننده یا وکیل او نهایی کننده لایحه است، باید آن را امضا بزند و در صورت وجود، مُهر وکیل هم درج گردد.
نحوه تنظیم نمونه دادخواست اعاده دادرسی کیفری
برای اینکه درخواست اعاده دادرسی کیفری شکل قانونی بهخود بگیرد، نگارنده لایحه باید چند اصل مهم را رعایت کند.
نخست، دادگاهی که صلاحیت رسیدگی دارد باید شناسایی شود. در اغلب موارد، این دادگاه همان مرجعی است که حکم بدوی را صادر کرده است.
در مرحله بعد، حتماً مشخصات افراد (خواهان و خوانده) بهروشنی نوشته شود. همچنین دلایل و مستندات جدید باید با دقتی فراوان در دادخواست قرار گیرد تا نشان دهد در حکم قبلی چه نقصی پدید آمده است.
ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری چهارچوبهای گوناگونی وضع کرده که به استناد هرکدام از بندهای آن میتوان درخواست اعاده دادرسی را مطرح نمود. در ادامه، توضیحاتی درباره بند (ت) و بند (چ) این ماده آورده میشود که در مسیر نگارش لایحه کاربرد اساسی دارند.
تفسیر بند (ت) ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری
بند (ت) ماده ۴۷۴ در موضوع اعاده دادرسی کیفری، یکی از جهات مهم بهحساب میآید. بر اساس این بند، اگر رأی صادره مخالف موازین شرعی یا مقررات کشور باشد، محکوم میتواند دنبال اعاده دادرسی برود. برای شناخت بهتر این بند، باید دانست که «موازین شرعی» شامل آیاتی از قرآن، روایاتی معتبر و احکام مسلم فقهی است و «موازین قانونی» هم دربرگیرنده قانون مجازات اسلامی، قانون آیین دادرسی کیفری و سایر مصوبات داخلی است.
مصادیق نقض موازین شرعی یا قانونی بند (ت) ماده ۴۷۴
-
اگر رأی صادره ضدّ نص صریح قرآن یا سنت باشد، این رأی مخالف دستورهای شرعی بهشمار میآید.
-
حتی اگر رخداد تضاد مستقیم با آیات قرآنی در میان نباشد، ولی حکم بر خلاف احکام شرعی شناخته شده صادر شود، مخالف موازین دین قلمداد میشود.
-
اگر حکمی در تضاد با قوانین جاری کشور (همچون قانون آیین دادرسی کیفری) باشد، مشمول بند (ت) میگردد.
-
جانبداری خلاف اصول کلان حقوقی هم میتواند از دستههای نقض باشد، مخصوصاً اگر این جانبداری اصل برائت یا تناسب مجازات و جرم را مخدوش کند.
شرایط اثبات نقض موازین شرعی یا قانونی
-
وجود نظر کارشناسان فقهی و حقوقی که نشان دهد رأی مذکور برخلاف ضابطههای دینی یا مصوبات مسلم صادر شده است.
-
استدلالهای متکی بر مواد قانونی موجود در قوانین جزایی.
-
ارائه نمونههایی از آرای وحدت رویه که آشکار کند حکم آخر مخالف رویهها و قواعد پذیرفتهشده بوده است.
در مجموع، بند (ت) برای بازگرداندن پرونده به مسیر قانونی ارزش زیادی دارد، زیرا مانع نفوذ احکامی میشود که با مبانی دینی یا دستورهای حقوقی برخورد دارند.
تفسیر بند (چ) ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری
بند (چ) ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری، دریچهای است تا اگر جهات دیگری موجب نقض رأی شده یا بر اساس قانون یا آییننامههای مرتبط امکان بازنگری وجود دارد، محکوم بتواند درخواست اعاده دادرسی کند.
این بند، دامنه گستردهتری مطرح میکند و در حقیقت، راهباز برای بررسی هرگونه خطا یا کاستی در روند دادرسی است.
متن بند (چ) ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری
در این بند از ماده ۴۷۴، اشاره شده که اگر جهت دیگری باشد که طبق قانون یا آییننامههای جاری باعث نقض حکم شود، میتوان آرای قطعی را دوباره مورد رسیدگی قرار داد. بهاین معنا که کلیات این بند اجازه میدهد هر دلیلی که در دیگر بندها بهشکل خاص بیان نشده، پس از کشف، برای اعاده دادرسی مورد استفاده قرار گیرد.
مصادیق نقض حکم بر اساس بند (چ)
-
تغییر قوانین پس از صدور حکم بهطوری که نتیجه را دستخوش دگرگونی کند.
-
آشکار شدن شواهدی نوین که ثابت کند رأی بر پایه دلایل ناقص صادر شده است.
-
در تضاد بودن حکم با آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور.
-
نقض اصول اساسی دادرسی عادلانه، همچون حق دفاع و امکان شنیدن شهادت شهود.
شرایط اثبات نقض حکم بر اساس بند (چ)
-
آورده شدن شواهد نو و استنادات دقیق که نشان دهد حکم پیشین دچار نقص یا اشتباه شده است.
-
اقناع مرجع قضایی از اینکه مصالح عدالت، بررسی دوباره را ضروری میسازد.
این بند، در کنار بندهای دیگر ماده ۴۷۴، فضای بیشتری را در جهت تأمین عدالت قضایی پوشش میدهد و درصورتیکه قواعد اصلی رسیدگی زیر پا گذاشته شده باشد، میتوان حکم سابق را دگرگون کرد.
نمونه لایحه درخواست اعاده دادرسی کیفری
حال وقت آن رسیده که با ذکر یک نمونه عملی، شکل کلی لایحه درخواست اعاده دادرسی کیفری را بشناسیم. در چنین متنی باید اساس و محور کل ماجرا بهگونهای شفاف مطرح شده باشد. در این نمونه فرضی، فرد محکوم یا وکیل او، شرحی از ماوقع ارائه کرده و مطالب زیر را در بر میگیرد:
-
خواهان : . . . . . . مشخصات خواهان ( متقاضی اعاده دادرسی )
خوانده : . . . . . . . مشخصات خوانده ( مشخصات محکوم له اولیه ) -
وکیل یا نماینده قانونی : . . . . . . . . ( در صورت داشتن وکیل ، نام و نام خانوادگی و مشخصات وکیل نوشته می شود )
-
خواسته یا موضوع و بهای آن : ( تقاضای اعاده دادرسی نسبت به حکم قطعی کلاسه . . . . . موضوع دادنامه شماره . . . . و تاخیر اجرای حکم )
-
دلایل و منضمات دادخواست : 1 – محتویات پرونده کلاسه . . . . . 2 – نوشته مورخ . . . . . 3 – سند مجعول مورخ . . . . . . . 4 – دلیل ثبوت جعلیت 5 – حکم پرونده مذکور
برای نوشتن چنین نمونهای، باید توجه کرد هیچ بخشی از استدلال حقوقی جا نماند. آنچه اهمیت اساسی دارد، ارجاع به ماده ۴۷۴ و بند مربوطه است تا دادرس بداند چرا و بر پایه کدام بند، اعاده دادرسی تقاضا شده است. علاوه بر این، باید روشن شود از چه زمانی دلایل تازه بهدست آمده و چگونه در زمان رسیدگی اولیه در اختیار قرار نداشتهاند.
شرح دادخواست:
" اینجانب بهاستناد دادنامههای صادره از شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهریار و شعبه ۲۰ دادگاه تجدیدنظر تهران، درخواست تجویز اعاده دادرسی دارم؛ زیرا پس از صدور رأی قطعی، شواهدی مبنی بر بیگناهی و عدم تقصیر اینجانب کشف گردیده است. اصل ماجرا از مواجهه من با آقایی در نمایشگاه خودرو در شهرک کامیونداران آغاز شد که در آنجا برای نخستین بار او را دیدم. وی فردی مسن، مصرفکننده مواد مخدر و درگیر مشکلات مالی بود و ادعا داشت یک میلیون تومان برای تولد نوهاش نیاز دارد. بنده نیز با انگیزه کمک و بهصورت قرضالحسنه، این مبلغ را در اختیار او قرار دادم و مقرر شد آن را در پایان همان ماه بازگرداند.
پس از گذشت یک ماه، با توجه به اینکه وی بدهی خود را پس نداد و به تماسهایم نیز پاسخ نمیداد، یک روز بهصورت اتفاقی دوباره در همان نمایشگاه خودرو با او برخورد کردم و علت عدم پرداخت بدهی را جویا شدم. وی با ناله و اظهار عجز مدعی شد که دخترعمهاش فوت کرده و باید رهسپار قزوین شود و بهخاطر جلب اعتماد من، سه فقره برگه معاینه فنی تسلیم کرد تا نزد خودم نگه دارم و قول داد تا دو روز دیگر بدهی را تسویه کند و برگهها را پس بگیرد. بنده که فقط در پی وصول طلب خود بودم، آن سه برگه را بهعنوان تضمین دریافت و بدون هیچ تردیدی در خودروی شخصیام نگهداری کردم؛ چراکه اصلاً فکر نمیکردم برگهها جعلی باشند.
اندکی بعد، فردی که خود را پسر ایشان معرفی میکرد با من تماس گرفت و مدعی شد پدرش به اتهام نگهداری مواد مخدر بازداشت شده است و همزمان برخی مشتریانِ پدر، برگههای معاینه فنی خود را طلب میکنند. من هم گفتم مشکلی نیست، بدهی پدر را بپردازید تا این سه برگه را تحویل گیرید. وی آدرس منزلم را گرفت و کمتر از دو ساعت بعد، همراه مأموران آگاهی به منزلم مراجعه کرد و به دروغ به آنها گفت که من این برگهها را جعل کردهام. مأموران منزل مرا تفتیش کردند و هیچ ابزار، ادوات یا دلایل دیگری که نشاندهنده جعل و تقلب باشد، کشف نشد.
در دفاع از خود یادآور میشوم که نهتنها فاقد هرگونه سابقه کیفری هستم و گواهانِ حاضرشده نیز بر رفتار درست و عاری از جرم اینجانب صحه میگذارند، بلکه وجود نداشتن هیچگونه ابزار جعل در منزل، خود نشان میدهد اگر واقعاً قصد جعل داشتم، میبایست ادوات مرتبط کشف میشد یا دستکم برگههای مجعول دیگری در اختیارم میبود. از همین رو، تنها علت صدور حکم علیه بنده، حضور این سه برگه در ید من بوده که توضیح دادم چگونه و به چه جهتی آن را تحویل گرفتم.
اکنون با کشف دلایل تازهای که بر بیگناهی من دلالت دارد و اینکه هیچ گاه قصد ارتکاب جعل نداشتهام، تقاضا دارم ضمن نقض آرای صادره، دستور اعاده دادرسی صادر شود. دو نفر شاهد حاضرند نزد مرجع قضایی شهادت دهند که پول مذکور صرفاً جهت قرضالحسنه پرداخته شده و اینجانب هیچ اطلاعی درباره جعلیبودن برگههای معاینه فنی نداشتم. با توجه به اصل برائت، همچنین برابر ماده ۴ آیین دادرسی کیفری و قسمت آخر بند «ج» ماده ۴۷۴ همان قانون که بر کشف دلیل جدید پس از صدور حکم قطعی تأکید دارد، مستدعی است ضمن ملاحظه تمام شواهد و قرائن، قرار تجویز اعاده دادرسی صادر گردد تا حقی از بنده تضییع نشود و آبرویم در جامعه محفوظ بماند. "
مدارک لازم برای درخواست اعاده دادرسی
هرگاه فرد بخواهد روند اعاده دادرسی خود را آغاز کند، باید اسناد و مدارکی را ضمیمه درخواست خویش سازد. مهمترین این مدارک عبارتاند از:
-
متن کامل دادخواست
این دادخواست باید زیر نظر خواهان یا وکیل او، دقیق نوشته شود و مشتمل بر توجیهات کافی در خصوص چرایی نیاز به اعاده دادرسی باشد.
-
تصویر رأی قطعی
کشور ما بر مبنای اصل پذیرش درخواست اعاده دادرسی برای احکام قطعی است. پس باید جلد حکم قطعی ضمیمه شود تا دادگاه دریابد این حکم به مرحله قطعیت رسیده است.
-
مدارک تازه کشف شده
اگر دلیل اصلی ارائه درخواست اعاده دادرسی کشف ادله جدید باشد، باید تمام مستندات مربوطه عیناً اضافه شود.
-
اسناد مرتبط با جعلی بودن مدارک قبلی
اگر ادعای محکوم درباره جعلی بودن اسناد است، باید ضمن ضمیمه مدارک، گواهی یا حکم قطعی جعلیت هم ارائه گردد.
-
هویت
کارت ملی و شناسنامه یا هر مدرک هویتی معتبر لازم است، تا دادگاه از اصالت درخواستکننده آگاه باشد.
-
وکالتنامه (در صورت وجود وکیل)
اگر خواهان از همراهی وکیل دادگستری استفاده میکند، وکالتنامه باید جزو ضمائم قرار گیرد.
با گرد هم آوردن این مدارک و درج تمام توضیحات مورد نیاز، دادگاه میتواند دریابد حکم پیشین چرا و چطور باید دوباره بازبینی شود. فراموش نشود که لایحه اعاده دادرسی باید روشن و ساده نگاشته شود تا مرجع قضایی فرصت درک هرچه بهتر ابعاد ماجرا را پیدا کند.
سخن پایانی
در پایان، اعاده دادرسی کیفری فرصتی قانونی برای اعتراض به احکام قطعی است، به شرط آنکه مطابق ضوابط قانونی انجام شود. دو بند (ت) و (چ) ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری، به مغایرت حکم با موازین شرعی یا قوانین رسمی و سایر دلایل قانونی اشاره دارند. ازاینرو، تنظیم دقیق و تخصصی لایحه اعاده دادرسی، تأثیر بسزایی در موفقیت آن دارد. ارائه دلایل روشن و مستند، دادگاه را به نقاط ضعف حکم قبلی متوجه میسازد.
دعاوی کیفری پیچیده هستند و بدون تسلط کافی بر قوانین، احتمال از دست رفتن مستندات مهم یا زمانبندی اصلی وجود دارد. برای جلوگیری از این مشکلات، حضور یک وکیل متخصص ضروری است. مؤسسه حقوقی وکیلوند با تیمی از وکلای باتجربه، آماده ارائه مشاوره و پیگیری پروندههای اعاده دادرسی کیفری است. بهرهگیری از دانش حقوقی و تجربه وکلای این مؤسسه، میتواند مسیر احقاق حقوق را هموارتر سازد. اگر به دنبال دفاعی قوی در برابر احکام ناعادلانه هستید، وکیلوند همراه مطمئن شما خواهد بود.