طلاق در اهل سنت
اسلام برای حفظ بنیان خانواده ارزش فراوانی قائل است، اما گاه زن و شوهر چنان دچار ناسازگاری میشوند که ادامه زندگی ممکن نیست. در این وضعیت، طلاق راهی برای پایاندادن ازدواج محسوب میشود تا دو نفر که نمیتوانند زیر یک سقف بمانند، از هم جدا شوند. در مذاهب گوناگون اسلامی، مقرراتی برای این جدایی پیشبینی شده که گرچه در اصول کلی شباهت دارند، ولی در جزئیات گاه متفاوتاند. در ادامه، نگاهی جامع به مسئله طلاق در اهل سنت خواهیم داشت و سعی میکنیم ابعاد حقوقی و شرعی این موضوع را از دیدگاه مذاهب چهارگانه آنان بررسی کنیم.
احوال شخصیه و جایگاه قانونی طلاق اهل سنت در ایران
طی اصول دوازدهم و سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مذاهب حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی به رسمیت شناخته شدهاند و افرادی که پیرو آنها هستند، در احوال شخصیه خویش میتوانند بر اساس آیین مذهب خود عمل کنند. طلاق یکی از مهمترین مصادیق احوال شخصیه است؛ بنابراین اهل سنت در این زمینه تابع قواعد فقهی خود خواهند بود.
از منظر حقوقی در ایران، بیشتر مقررات بر پایه فقه جعفری (امامیه) نگاشته شده است، اما پیروان مذاهب اهل سنت اجازه دارند در طلاق و نکاح، ضوابط و شرایط خاص مذهب خویش را دنبال کنند. این اصل سبب شده است در مواردی که افرادی از اهل سنت تصمیم به جدایی میگیرند، باید قواعد مرسوم مذهبشان از سوی مراجع مربوط پذیرفته شود.
انواع طلاق در مذاهب اهل سنت
اهل سنت در کلیت خود، طلاق را به دو دسته کلی طلاق بدعی و طلاق سنی بخشبندی میکنند. طلاق بدعی، آن حالتی از جدایی است که فاقد شرایط شرعی مورد تاکید اسلام بوده یا در زمان یا شکل نامطلوبی انجام گرفته است و اساساً از دیدگاه برخی مذاهب، درست به حساب نمیآید. در سوی دیگر، طلاق سنی قرار دارد که مطابق با اصول دین انجام میشود و شرایط شرعی را داراست. در زیر، نوعبندی هر یک توضیح داده میشود:
-
طلاق بدعی
-
سهبار طلاقدادن زوجه در یک نوبت، بدون هیچ رجوعی میان آنها. برخی مذاهب آن را حرام دانستهاند، ولی در میان بعضی دیگر، اگر چنین جملهای گفته شود، طلاق رخ میدهد.
-
طلاق در حال حیض یا نفاس، وقتی زن حامله نباشد و مرد در دوران پاکی قبلی با او رابطه داشته باشد.
-
طلاق زنی که در دوران پاکی به سر میبرد اما در همان پاکی میانشان رابطه زناشویی رخ داده، درحالیکه زن نابالغ، یائسه یا باردار نیست.
-
طلاق سنی
-
طلاق رجعی: حالتی که مرد میتواند در مدت عده بدون نیاز به عقد تازه، به همسر مطلقه برگردد. اگر عده زن (سه دوره پاکی یا مطابق فقه اهل سنت سه طُهر) پایان یابد و رجوعی نشود، دیگر رجعی نخواهد بود و ادامه ازدواج مستلزم عقد جدید است.
-
طلاق بائن: جداشدنی که دیگر بازگشت مرد به زن در همان زمان عده بهصورت خودکار مجاز نیست. برای ازدواج مجدد نیاز به عقد تازه دارند. همچنین اگر سهبار طلاق روی دهد، برخی مذاهب تنها در صورت ازدواج زن با مرد دیگر و جدایی او، امکان بازگشت را در مراحل بعدی مجاز میشمارند.
برخی مذاهب اهل سنت (بهویژه حنفی) در مورد طلاقهای بدعی و سنی دیدگاههای جداگانهای دارند؛ مثلاً طلاق در حالت حیض را در دسته حرام دانستهاند اما با این حال، ممکن است آن را موثر بدانند. همچنین سهبار طلاق پیاپی در یک جمله را بعضی کاملاً حرام و برخی درست دانستهاند، هرچند آن را ناپسند میدانند.
انواع متداول دیگر در اهل سنت
در میان فقهای اهل سنت، صورتبندیهای متنوعی از جدایی دیده میشود:
-
طلاق خلع: همان راهی که از سوی زن درخواست میشود و او مبلغی (مثلاً مهریه یا بخشی از اموالش) را میبخشد تا از ازدواج رها شود. در اینجا مرد حق رجوع ندارد مگر اینکه عقد تازهای صورت بگیرد.
-
طلاق مبارات: حالتی شبیه طلاق خلع، اما به صورت توافقی دوطرفه که زن مهریه را واگذار میکند یا مالی دیگر به شوهر میدهد، هرچند جزئیات ممکن است در مذاهب فرق داشته باشد.
-
طلاق تعلیقی: برخی مذاهب طلاق مشروط را میپذیرند؛ یعنی مرد طلاق را وابسته به رخداد یا شرطی بیرونی میکند و هرگاه آن رخداد پیش آید، طلاق محقق میشود. نمونهاش جملهای است فلان رفتار رخ دهد، تو مطلقه هستی.
شرایط و احکام طلاق در اهل سنت
-
نیاز به شاهد و شرایط گفتن طلاق
در فقه جعفری، حضور دو شاهد عادل هنگام طلاق شرط است، اما در اهل سنت الزامی برای چنین شاهدهایی در لحظه گفتن صیغه طلاق وجود ندارد. تنها در موارد رجوع، برخی از مذاهب سنی حضور دو شاهد را توصیه کردهاند. البته در مذهب حنفی برای رجوع، شاهد ضرورتی ندارد، گرچه سفارش شده است.
-
طلاق در حالت حیض و نفاس
ازدواجی که هنوز به مرحله ناسازگاری شدید کشیده نشده، معمولاً باید با ریزبینی نگاه شود؛ چون در فقه جعفری، طلاق در زمان پریود زن صحیح نیست و طلاق تنها در دوران پاکی بدون رابطه زناشویی پیش از آن پذیرفته میشود. ولی در برخی شاخههای اهل سنت، ممکن است طلاق در حال حیض اگرچه حرام دانسته شود، باز هم صورت پذیرد و از دید آنها معتبر باشد. آنان معتقدند در این حالت، قبح دارد اما واقع میشود.
-
سهبار طلاق پیاپی
در مذاهب اهل سنت، اگر فردی به همسرش سهبار پشت سر هم بگوید «تو را طلاق دادم»، برداشتهای فقهی گوناگونی وجود دارد. بسیاری آن را یک طلاق میشمارند، برخی هم ممکن است کل سه طلاق را صحیح بدانند. مذهب حنفی گرچه این کار را ناپسند میداند، اما اگر رخ دهد، آن را کامل میبیند و نتیجه میگیرد که زن و شوهر برای ازدواج مجدد باید باز عقد کنند یا حتی شاید زن ابتدا باید با فرد دیگری ازدواج کند و سپس جدا شود تا امکان بازگشت به زندگی سابق فراهم گردد.
-
طلاق در حالت مستی یا اجبار
بر اساس پارهای از دیدگاههای اهل سنت، طلاق در شرایطی که مرد در مستی قرار دارد یا در اثر تهدید و زور (در صورتی که کلمات صریح طلاق بر زبان آید) میتواند مؤثر تشخیص داده شود. این امر با فهم رایج در فقه امامیه تفاوت دارد، زیرا در فقه امامیه حالت اختیار و اراده اهمیت ویژهای دارد.
-
طلاق از سوی زن
در مذاهب اهل سنت، حق طلاق عموماً برای مرد است. ولی مواردی هم وجود دارد که زن میتواند به جدایی دست یابد؛ از جمله طلاق خلع که پیشتر اشاره شد. افزون بر آن، مواردی مانند عدم توان مالی مرد برای تأمین نفقه در مذهب شافعی میتواند راه را برای دادخواست زن جهت جدایی باز کند. یعنی اگر مرد واقعا از نظر اقتصادی ناتوان باشد و این امر ثابت شود، زن حق دارد طلاق درخواست کند. با این حال، در صورتی که مرد امکان پرداخت داشته باشد اما عمداً نفقه ندهد، زن در فقه شافعی قادر به گرفتن طلاق نیست. همچنین در مذهب حنفی حتی اگر مردی نفقه را پرداخت نکند، زن از راه عدم نفقه اجازه جدایی نخواهد داشت و زندانکردن شوهر هم قابل اعمال نیست.
-
عده پس از طلاق
در همه مذاهب اسلامی، زن باید طبق مدت عده تعیینشده صبر کند. اگر جدایی رجعی باشد، مرد حق رجوع دارد، اما وقتی عده به پایان رسید و رجوعی رخ ندهد، عملاً پیوند از هم گسسته میشود. در طلاق بائن، مرد از ابتدا اختیاری برای رجوع در همان عده نخواهد داشت و برپایی پیوند دوباره دقیقاً نیازمند یک نکاح جدید است.
در سهطلاقه، زن تنها مراحل بسیار دشوارتری برای ازدواج مجدد با شوهر پیشین دارد (در برخی تعبیرها باید با فرد دیگری پیمان ازدواج ببندد و پس از طلاق گرفتن از آن فرد، باز مرد سابق میتواند خواستگاری کند).
-
تفاوت طلاق قضایی یا طلاق تفویض شده
اهل سنت، طلاق تفویض را میشناسند؛ حالتی که مرد، حق طلاق خود را به زن یا شخصی بیرونی واگذار میکند. همچنین اگر مردی تصمیم قطعی به پایان رابطه داشته باشد و زن خواستار ادامه نباشد، احتمال دارد قضات نیز آن را بپذیرند. ولی در مجموع، مرد ساعت اصلی جدایی تلقی میگردد و زن کمتر اجازه دارد بدون دلیل فقهی دست به فسخ یا طلاق زند. مگر از راه خلع یا وجود عیوبی که به جدایی میانجامد.
-
فسخ نکاح در اهل سنت
علاوه بر طلاق، فسخ نکاح نیز در مذاهب اهل سنت راهی برای قطع رابطه زناشویی است. این فسخ زمانی نمود مییابد که یکی از طرفها عیبی مهم را پنهان کرده باشد یا هنگام عقد، زوجه مجبور به ازدواج شده باشد. همچنین اگر شرطی در عقد ذکر شود و یکی از طرفین خلاف آن عمل کند، احتمال فسخ وجود دارد. در این حالت، زن مهریهاش را بازپس میدهد یا مرد تعهدات خود را نادیده میگیرد و بهحکم قاضی جدایی آغاز میگردد. تفاوت فسخ با طلاق آن است که الزامی برای صیغه طلاق یا شرایط متعارف طلاق ندارد و در دستهای مجزا مطرح میشود.
نکته پایانی درباره حقوق و وظایف پس از طلاق
-
مرد در حالت طلاق رجعی، باید تا پایان عده، نفقه زن را بپردازد. همینطور اگر سهطلاقه اتفاق افتاده باشد، حقوق مالی پیشین زن (همچون مهریه تعیینشده) باید پوشش داده شود.
-
زن در گذر از جدایی باید عده نگه دارد. این دوره بر اساس شرایط مختلف (بارداری، یائسگی، سن پایین یا سهطلاقهبودن) ممکن است تغییر کند.
-
سرپرستی فرزند نیز طبق ضوابط فقهی هر مذهب تعیین میشود. معمولاً مادر در سالهای ابتدایی، اولویت نگهداری از فرزند را دارد، ولی پس از رسیدن بچه به سن معین، امکان دارد اختیار به پدر برگردد یا حسب حکم قاضی مشخص شود.
سخن پایانی
نکته مهم آن است که طلاق در مذاهب مختلف اهل سنت، دریایی از جزئیات شرعی دارد و هر مذهب ممکن است برداشتی ویژه از بعضی موضوعات داشته باشد. قواعدی چون زمان درست گفتن طلاق، تعداد دفعات، وجود یا نبود شاهد، رابطه در دوران پاکی و مسائل مربوط به عده حاکی از اختلاف نظر میان فقهای حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی است. توصیه میشود برای اطلاع دقیق و جلوگیری از اشتباههای احتمالی، اشخاصی که قصد جدایی دارند، وکلای متخصص حقوقی خود را در جریان قرار دهند.