در این مقاله مطالعه خواهید کرد:
- آیا می توان مالک مالی نبود، اما از آن استفاده کرد؟
- قانون اساسی حق انتفاع را چگونه معنا می کند؟
- حق ارتفاق به چه معناست؟
- ویژگی های حق ارتفاق چیست؟
- ویژگی های حق انتفاع چیست؟
- شرایط حق انتفاع
- حق انتفاع چگونه حاصل می شود؟
- ماهیت حقوقی حق انتفاع چیست؟
- آشنایی با انواع حق انتفاع در قانون
- انواع پذیرش حق براساس انتفاع به چه معناست؟
- زایل شدن حق انتفاع چیست؟
- تفاوت مالکیت منافع و حق انتفاع
- اسباب ایجاد حق ارتفاق
- تفاوت حق ارتفاق با حق انتفاع
- زوال حق ارتفاق
آیا می توان مالک مالی نبود، اما از آن استفاده کرد؟
واژه انتفاع به معنی بهره بردن است و حق انتفاع نیز معادل حق استفاده می باشد. البته این نوع حق، مختص هر نوع بهره برداری و استفاده از مال نیست. بلکه شرایط خاص خود را دارد. به طور کلی، حق انتفاع زمانی مطرح می شود که شما مالک آن مال نیستید. در واقع شرایط به شیوه ای رقم خورده است که شما می توانید از آن مال استفاده کنید. اما مالک شخص دیگری است.
قانون اساسی حق انتفاع را چگونه معنا می کند؟
ماده 40 قانون مدنی حق انتفاع را اینگونه تعریف می کند: “عبارت است از حقی که به موجب آن، شخص اجازه دارد از مالی که در تملک شخص دیگری بوده و یا مالک خاصی ندارد؛ استفاده نماید.” نکته بسیار مهم در رابطه با این موضوع، مدت زمان بهره مندی از آن است. اگر مدت معینی برای مال در نظر گرفته نشده باشد، این حق تا زمان فوت مالک پابرجا خواهد بود. ولی اگر قبل از فوت، مالک به مال خود رجوع کند؛ حق انتفاع از بین خواهد رفت. علاوه بر ماده 40، ماده های قانونی دیگری نیز در رابطه با این حق وجود دارند. به طور مثال: ماده 48 قانون اساسی عنوان می کند: فردی که از حق انتفاع برخوردار می شود باید در نگهداری از آن مال کوشا باشد و همچنین از مال سواستفاده نکند.
در ماده 49 قانون مدنی نیز ذکر شده است: هزینه لازم برای نگهداری مال مشمول بر حق نفع بر عهده منتفع نیست، مگر اینکه بر این موضوع شرط شده باشد. همچنین در ماده 50 قانون مدنی در رابطه با خسارت دیدن مال صحبت می شود و طبق این ماده اگر خرابی یا خسارتی به مال وارد شود، در صورتی که از عهده فرد خارج بوده باشد؛ تامین خسارت ها بر عهده منتفع نخواهد بود. مثلا اگر ملکی در اختیار فردی قرار داده شده باشد اما به دلیل بلایای طبیعی، ملک دچار خرابی شود. در این صورت هیچ مسئولیتی به گردن منتفع نمی باشد.
حق ارتفاق به چه معناست؟
درباره حق انتفاع اطلاعاتی کسب کردید، اکنون میخواهیم با موضوع دیگری آشنا شویم. حق ارتفاق یعنی: حقی که برای یک شخص در ملک شخص دیگری وجود دارد. این حق زمانی ایجاد میشود که فرد به واسطه مالکیت خود میتواند از ملک دیگری نیز بهرهمند شود. این ملک عموماً باید مجاور با ملک مورد نظر باشد. یعنی حق ارتفاق بیشتر مربوط به زمینهای مجاور هم و یا در برخی موارد خانههایی که در مجاور یکدیگر هستند؛ میشود. موضوع مهم دیگری که در رابطه با حق ارتفاق در قانون ذکر شده است، مدت زمان اعتبار این حق میباشد. به عبارت دیگر حق ارتفاق، حق دائمی برای مالکین ایجاد میکند و مدت زمان مشخص و محدودی برای آن وجود ندارد.
ماده ۹۴ قانون مدنی بیان میکند: صاحبان ملک این اختیار را دارند که برای دیگری در ملک خود حقی را ایجاد نمایند و کم و کیف آن بستگی به قراردادی دارد که بین طرفین منعقد میشود. این حق به گونهای است که مالکین نمیتوانند مانع آن شوند. به طور مثال: اگر مالکین در زمین یا ملک خود دخل و تصرف و اقداماتی را انجام دهند که برای مالکین مجاور ضرری ایجاد نماید؛ حق ارتفاق را زیر پا گذاشته اند. از این ماده قانونی میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که قانون اساسی به دنبال سازش و منفعت طرفین در زندگی روزمره است و اگر تغییرات و اقداماتی باشد باید با اذن و اجازه مالکین مجاور (یا به عبارت دیگر همسایه ها) صورت بگیرد.
تصور کنید لولههای آب ملک شما از داخل دیوار عبور کرده است و این دیوار بین ملک شما و ملک کناری، مشترک محسوب می شود. در صورتی که لوله ها خراب شوند و باعث خراب شدن دیوار همسایه گردند؛ حق ارتفاق به میان می آید و همسایه به دلیل داشتن چنین حقی می تواند این موضوع را در مراجع قضایی پیگیری نماید.
ویژگی های حق ارتفاق
ابتدا درباره ویژگی های حق ارتفاق صحبت می کنیم و سپس به ویژگی های حق انتفاع می پردازیم. یکی از ویژگی هایی که میتوان برای حق ارتفاق ذکر کرد؛ اموالی است که شامل حق ارتفاق می شوند. در واقع این قانون مربوط به اموال غیر منقول است و شامل اموال منقول نمی شود. هرچند در قانون حق ارتفاق به طور صریح و کامل ذکر شده است؛ اما برخی از مالکین می توانند در راستای قراردادی این حق را برای یکدیگر قائل شوند و تمام شروط لازم را نیز در قرارداد قید نمایند. علاوه بر این دو مورد یعنی (ذکر حق ارتفاق در قانون اساسی و عقد قرارداد)، با توجه به اجازه و اذنی که از مالک دریافت میشود؛ حق ارتفاق دائمی و ثابت خواهد بود. یعنی اگر مالک حق ارتفاق را در رابطه با موضوعی برای همسایه مجاور خود اعلام کرده باشد؛ این حق به صورت دائمی پابرجا خواهد ماند.
ویژگی های حق انتفاع
به دلیل اینکه حق انتفاع و حق ارتفاق در قانون و پرونده ها عموماً در کنار یکدیگر استفاده می شوند، بهتر است ویژگی هر کدام را بدانیم تا بتوانیم این دو را از یکدیگر تمیز دهیم. در رابطه با ویژگی ها و مواد قانونی حق ارتفاق در بخش فوق توضیح کاملی داده شد. در این بخش قصد داریم ویژگی های اساسی حق انتفاع را نیز بیان نماییم. یکی از ویژگی های اصلی این نوع حق، مدت اعتبار آن می باشد. در واقع حق انتفاع یک حق مدت دار است و محدود می باشد. اما همانطور که ذکر کردیم حق ارتفاق یک حق دائمی و طولانی مدت است. پس باید دقت داشته باشیم که این دو هرچند کنار یکدیگر و همراه هم استفاده می شوند؛ اما دو موضوع جدا هستند و معانی و ویژگی های مختص به خود را دارند. علاوه بر محدوده زمانی، اموالی که مشمول این قانون و این حق نیز می شوند، گسترده تر می باشند. یعنی هم اموال منقول و هم اموال غیر منقول شامل حق انتفاع می شوند.
شرایط حق انتفاع
الف) حق انتفاع به واسطه عقد و قرارداد ایجاد میگردد.
ب) موضوع حق انتفاع بایستی مالی باشد که بهرهگیری از آن سبب از بین رفتن خود مال و عین آن نباشد.
ج) صاحب حق انتفاع (منتفع) بایستی ضمن و زمان عقد حاضر باشد.
د) در حق انتفاع، قبض و تسلط منتفع بر مال مورد انتفاع شرط صحت عقد میباشد.
حق انتفاع چگونه حاصل می شود؟
در رابطه با حق ارتفاق ذکر شد که ماده قانونی، قرارداد یا اجازه فرد مالک، میتواند حق ارتفاق را برای فرد دیگری ایجاد نماید. اما در رابطه با حق انتفاع اینگونه نیست. بلکه فقط قرارداد میتواند این حق را اثبات نمایند. ضمن اینکه در قرارداد باید مدت زمان اعتبار حق انتفاع نیز قید گردد. همانطور که گفتیم این نوع حق یک حق محدود است و ابدی نمی باشد. به همین دلیل باید مدت زمان مشخصی برای آن در نظر گرفته شود. پس اگر شما و فرد دیگری به توافق رسیده اید تا حق انتفاع را برای یکدیگر قائل شوید؛ حتماً باید قراردادی بین شما منعقد گردد.
ماهیت حقوقی حق انتفاع چیست؟
بعد از واگذاري حق انتفاع، منتفع در قبال مال مورد حق انتفاع، دارنده حق مىگردد. حق عبارت است از قدرت و امتیازی که یک فرد بر مالی (حق عینی) یا بر فرد دیگر(حق دینی) یا بر یک رابطه حقوقی (مثل حق فسخ) دارد. ولی اذن از چنین ویژگی برخوردار نیست.
از طریق اذن هیچ حقی برای شخص ماذون ایجاد نمیگردد بلکه فقط وی حق دارد از آن مال بهرهگیری نماید. در عقد عاریه هم اینگونه است و مستعیر صرفا ماذون در استفاده از مال مورد عاریه میباشد ولی در حق انتفاع شخص محق میباشد.
به واسطه اذن، براى مأذون حقِ انتفاع ایجاد نمىگردد؛ بلکه انتفاع بر او مباح شده و دیگر انتفاع از مال براى وی، ممنوع و تجاوز به حق غیر محسوب نمیگردد. بر همین اساس در حق انتفاع، منتفع حق دارد آن را به غیر واگذار کند و یا در صورت فوت، حق مالی او به وراث وی میرسد.
در مقابل، مأذون از این حق بهرمند نمیگردد و با فوت وی امکان بهرهگیری ساقط میشود. به طور مثال هرگاه شخصی دیگری را به منزل خود دعوت نماید، میهمان حق دارد از آنچه براى وى تهیه مىکنند، اعم از خوراکیها و نوشیدنىها استفاده کند. ولی حقی در قبال آنها نخواهد داشت و حق ندارد آنها را با خود ببرد و یا به دیگری بدهد.
تفاوت دیگری که میان حق انتفاع و اذن در انتفاع وجود دارد، این بوده که چنانچه حق در انتفاع ایجاد گردد، قرارداد منعقده لازم بوده، ولی قراردادی که در آن اذن در انتفاع داده شود جایز خواهد بود. با وجود این برعکس حق انتفاع که بایستی حتما توسط قرارداد منتقل گردد، اذن در انتفاع مستلزم وجود قالب قراردادی نیست.
آشنایی با انواع حق انتفاع
گاهی حق انتفاع میتواند به صورت عمری باشد. البته منظور از عمري یعنی تا زمانی که مالک در قید حیات است. فرض کنید فردی زمین کشاورزی را در اختیار دارد و مالک آن زمین است؛ اما حق منفعت از این زمین را به فرزندش اعطا میکند. طی قراردادی که بین این دو منعقد میشود، مالک حق انتفاع از زمین کشاورزی را مدت عمر خود معین میکند و این اجازه را به فرزندش میدهد تا زمانی که در قید حیات است، از زمین کشاورزی منفعت ببرد. پس زمانی که مالک فوت کند، این حق به خودی خود از بین رفته و فرزندش دیگر از این حق بهرهمند نخواهد بود.
اما نوع دیگری از حق انتفاع وجود دارد که مدت مشخصی داشته و در قرارداد قید میشود. به طور مثال: حق انتفاع و بهره مندی از مال یا ملکی می تواند سه ماه، شش ماه، یک سال و یا هر مدتی که مالک صلاح بداند؛ تعیین شود. به این نوع حق انتفاع، حق رقبی می گویند. حق انتفاع به معنای مؤید یعنی بهرهمندی از مالی به صورت ابدی و نامحدود. اگر طی قراردادی حقی به صورت مؤید تعیین شود و مالک فوت کند، این حق همچنان پابرجا خواهد بود و وراث باید به این قرارداد احترام گذاشته و حق انتفاع را برای فرد منتفع قائل باشند.
حق انتفاع سکنی برای املاک مسکونی مورد استفاده قرار میگیرد و در قرارداد مدت زمان استفاده از ملک مسکونی توسط مالک قید میشود. این مدت میتواند بر اساس شرط مؤید، شرط رقبی یا به صورت عمری باشد.
نمونه دیگر این نوع حق، حبس مطلق نام دارد. یعنی مالک استفاده از مال را به صورت ابدی و مطلق در قرارداد برای شخص دیگری قائل میشود. با این تفاوت که هر زمان که مالک بخواهد میتواند این قرارداد را فسخ نموده و به مال خود رجوع نماید.
انواع پذیرش حق براساس انتفاع
وقتی حق انتفاع بین دو طرف جاری و منعقد می شود، مالک میتواند این حق را به صورت رایگان در اختیار فرد مقابل قرار دهد. اما در برخی موارد نیز مالک این اجازه را دارد تا در قبال اعطای حق انتفاع مبلغ یا مال دیگری را از فرد مقابل دریافت کند. به طور مثال: اگر حق انتفاع برای بهرهمندی از زمین کشاورزی بین دو نفر منعقد گردد. مالک میتواند با تفاهم طرف مقابل، زمین کشاورزی خود را به مدت یک سال به فرد دیگری بدهد و حق انتفاع برای او قائل شود و در قبالش واحد مسکونی یا اتومبیل فرد مقابل را دریافت نماید. در این صورت چنین حقی به صورت دو طرفه برقرار می شود.
زایل شدن حق انتفاع
همانطور که ذکر شد، حق انتفاع انواع مختلفی دارد و زمانی که مدت تعیین شده به پایان برسد؛ قرارداد اعتبار خود را از دست داده و حق انتفاع نیز از بین خواهد رفت. علاوه بر این، به گونه دیگری نیز چنین حقی زایل خواهد شد. یعنی اگر مالی که در اختیار فردی به واسطه حق انتفاع قرار داده شده است، دچار خسارت شود یا از بین برود؛ در این صورت حق انتفاع نیز به اتمام خواهد رسید. توجه داشته باشید چون چنین حقی محدود است و مانند حق ارتفاق ابدی و دائمی نمی باشد؛ در صورت اتمام مدت استفاده از مال، حق انتفاع نیز پایان می یابد.
تفاوت مالکیت منافع و حق انتفاع
میان مالکیت منافع و حق انتفاع شباهتهای بسیاری وجود دارد. ولی به لحاظ ماهوی و عملی آن دو یکسان نيستند:
در مالکیت منافع، لحظهها و ذرههای منفعت در ملک صاحب آن ایجاد میشود، ولی در حق انتفاع، منفعت به مالک عین تعلق داشته و در ملک وی هم ایجاد میگردد و صاحب حق تنها قادر است از آن منتفع گردد. ( ماده ۴۰ قانون مدنی)
به عنوان مثال در اجاره، مستاجر به واسطه عقد مالک منافع عین مستاجره شده و حق دارد آن را به غیر منتقل نماید. ولی در حق سکنی صاحب حق مالک منافع نخواهد بود تا در تصرف آن حقی داشته باشد و بر همین اساس اجاره ملکی که موضوع حق انتفاع واقف گردیده، از سوی صاحب حق هم صحیح نمیباشد، جز آنکه هدف از اجاره واگذاری اصل حق باشد.
به عبارتی دیگر مالکیت منفعت یک حق کامل است که از امتیازهای مالکیت برخوردار است. در صورتی که حق انتفاع به آن حد کمال نرسیده و صاحب آن فقط از حق استعمال و انتفاع بهرمند خواهد بود.
اسباب ایجاد حق ارتفاق
حق ارتفاق با روشهای زیر ایجاد میگردد:
۱. قرارداد؛ معمولا حق ارتفاق از این طریق ایجاد میگردد. همانگونه که ماده 94 قانون مدنی در این خصوص مقرر داشته است که صاحبان املاک حق دارند در ملک خود هرگونه حقی را که بخواهند نسبت به دیگری ایجاد کنند. بنابراین مالک زمین و ملک حق دارد طی قراردادی حق عبور یا حقوق دیگری را به فردی واگذار نماید.
۲. قانون؛ امکان دارد حق ارتفاق بر اثر حکم مستقیم قانون و مرتبط با شرایط طبیعی املاک باشد. به طور مثال زمینی که بالاتر از زمین دیگری است، بر اساس طبیعت که قانون هم آن را محترم دانسته، از حق ارتفاق جهت فاضلاب و آب باران نسبت به زمین پایینتر برخوردار است؛ ماده 95 قانون مدنی مقرر میدارد: «هرگاه زمین یا خانه کسی، مجرای فاضلاب یا آب باران کسی بوده است، صاحب آن خانه یا زمین نمیتواند از آن جلوگیری کند، مگر در صورتی که عدم استحقاق او معلوم باشد. »
تفاوت حق ارتفاق با حق انتفاع
به صورت کلی میتوان تفاوتهای حق ارتفاق و حق انتفاع را در موارد زیر عنوان کرد:
- حق ارتفاق مختص مال غیرمنقول بوده، ولی امکان دارد حق انتفاع به مال منقول یا غیرمنقول اختصاص داشته باشد.
- حق ارتفاق برای ملک بوده، ولی حق انتفاع برای شخص.
- حق ارتفاق دائمی بوده، ولی حق انتفاع غیر از موارد خاص، موقت میباشد.
زوال حق ارتفاق
در رابطه با شیوههای پایان و زوال حق ارتفاق در قانون مدنی صحبتی به میان نیامده، ولی با در نظر داشتن تعاریف علما و صاحبنظران رشته حقوق که هر کدام به نوعی عناصر و اسباب ایجاد حق ارتفاق را تبیین نمودهاند، میتوان به دو نظر عمده دست یافت:
تبین و بررسی زوال حق ارتفاق به موجب عناصر آن.
عدهای بر این باورند که آنچه عنصر و خمیرمایه حق ارتفاق را تشکیل میدهد، عبارتند از:
- وجود داشتن دو مال غیرمنقول (از موارد ذاتی حق ارتفاق)
- وجود امتیاز برای یکی به زیان مال دیگری.
- وجود تفاوت مالک میان آن دو مال.
با در نظر داشتن این عناصر میتوان به این نتیجه دست یافت که عدم وجود هر کدام از این موارد ممکن است موجب زوال و پایان حق ارتفاق گردد. به طور مثال هرگاه شخصی حق ارتفاق را در یک ملک به وجود آورد و یا مالک آن دو ملک یک نفر بودند، یا امتیاز برای دو طرف حق بود یا اموال از بین رفته بود، دیگر حق ارتفاق زایل گردیده و پایان ارتفاق خواهد بود.
از این رو از بین رفتن یکی از این ۴ ویژگی موجب زوال حق ارتفاق و پایان آن میباشد.
از نگاهی دیگر خصوصیات حق ارتفاق عبارت است از:
- حق ارتفاق یک حق عینی است و به اموال غیر منقول اصلی مربوط است.
- حق ارتفاق تابع ملک میباشد.
بر همین اساس با در نظر داشتن این ویژگیها حق ارتفاق هنگامی از بین میرود و زوال پیدا میکند که هر دو ملک نابود گردند. به این دلیل که دو ملک از ارکان این حق بوده و از نظر عدهای تنها راه زوال حق ارتفاق همین میباشد.